لذّت عبادت

لذّت عبادت

سال60، در اُشنویه ، مسئول پایگاه بودم. بسیجی سیزده ساله ای داشتیم به نام فاطمی که نماز شبش ترک نمی شد. شبی او را کشیدم کنار و گفتم :"شما هنوز به سن بلوغ نرسیده ای، نماز های پنج گانه هم بر شما واجب نیست، چه رسد به نماز شب که مستحب است." گفت:" می دانم برادر جابر، منتها این برای کسی است که بالاخره مکلف می شود. من عمرم به دنیا نیست! رفتنی هستم و نمی خواهم لذت عبادت را نچشیده بروم! " او چند روز بعد، در درگیری با نیروهای دشمن شهید شد.  

 کتاب سیزده ساله ها/ص 196




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهدي هستم
تاریخ : یک شنبه 29 تير 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: